تاریخ انتشار : پنجشنبه 4 آذر 1400 - 1:44
کد خبر : 121251

«مصدق»؛ از قرارداد ۱۹۳۳ تا ملی شدن صنعت نفت

«مصدق»؛ از قرارداد ۱۹۳۳ تا ملی شدن صنعت نفت

ایسنا/قزوین یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام گفت: رضا خان قرارداد ۱۹۳۳ را امضا کرد که موجب نارضایتی مردم شد هرچند نفت با سختی‌های فراوان در سال ۱۳۲۹ ملی شد ولی علت اصلی کودتای ۲۸ مرداد به ملی شدن نفت بازمی‌گردد. محمدمهدی عبدخدایی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: زمینه ملی شدن صنعت نفت از اواخر دوره

«مصدق»؛ از قرارداد ۱۹۳۳ تا ملی شدن صنعت نفت

ایسنا/قزوین یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام گفت: رضا خان قرارداد ۱۹۳۳ را امضا کرد که موجب نارضایتی مردم شد هرچند نفت با سختی‌های فراوان در سال ۱۳۲۹ ملی شد ولی علت اصلی کودتای ۲۸ مرداد به ملی شدن نفت بازمی‌گردد.

محمدمهدی عبدخدایی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: زمینه ملی شدن صنعت نفت از اواخر دوره مجلس پانزدهم مطرح شد علتش در این است که بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ بعد از رفتن رضاخان از کشور فضای باز سیاسی به وجود آمده بود و در این فضا نسبت به قرارداد ۱۹۳۳ یا همان قرارداد ۱۳۱۲ اعتراض‌هایی وارد بود و می‌گفتند این قراردادها تحمیلی و با امر رضاخان انجام شده است. این قرارداد بین ایران و یک شرکت انگلیسی امضا شده بود تا ۱۶ درصد درآمد نفت را به ایران بدهند و مالکیت آن دست انگلیسی‌ها بود.

وی ادامه داد: رضاخان در دوره مجلس سیزدهم از ایران رفت؛ چون قرارداد ۱۹۳۳در زمان دیکتاتوری به امضا رسیده بود و مردم نقشی در آن نداشتند در دوره مجلس چهاردهم نماینده چپ‌گرای قوچان ماده واحده‌ای تقدیم مجلس کرد تا این قرارداد لغو شود اما مصدق با این ماده واحده مخالفت کرد.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام خاطرنشان کرد: مصدق گفت چون قرارداد بین دو طرف اعلام می‌شود مجلس به‌صورت یک‌طرفه نمی‌تواند آن را لغو کند و استدلال حقوقی برای آن آورد، به همین جهت نماینده قوچان ماده واحده را پس گرفت. در آن سال‌ها دوره‌های مجلس دو ساله بود این موضوع به دوره پانزدهم مجلس موکول شد و به‌دلیل مفتضح بودن این قرارداد دولت مجبور به تمدید قرارداد ۱۹۳۳ شد و این در حالی بود که چارچوب قرارداد عوض نشده بود و فقط رقم آن تغییر پیدا کرده بود به همین جهت نمایندگان مجلس پانزدهم با این امر مخالفت کردند به طوری که یکی از نمایندگان ۲۲ ساعت در مخالفت با این قرارداد صحبت کرد و در نهایت به مجلس شانزدهم موکول شد.

وی تصریح کرد: پس از فعالیت مجلس شانزدهم، مردم مجدداً نسبت به این قرارداد اعتراض کردند و مصدق به آنان گفت خواست خود را در خیابان کاخ و جلوی دربار مطرح کنند و از شاه بخواهند تا به سخنان آنان گوش دهد؛ معروف است که مصدق در بالکن منزلش گفته بود که شعار ما سکوت است و از مردم می‌خواهم که شعار ندهند.

عبدخدایی که از ۱۴ سالگی وارد جمعیت فدائیان اسلام شده است، مطرح کرد: مردم در جلوی دربار تحصن کردند و شاه نیز عبدالحسین هژیر را برای مذاکره فرستاد که بین سید حسین امامی، عبدالحسین هژیر و مصدق بگو مگو پیش آمد و مصدق بقیه را به سکوت سفارش کرد و در نهایت شاه به متحصنین اجازه ملاقات داد. شاه به دلیل قدرتمند بودن حزب توده با صراحت گفت اگر کاندیدای حزب توده به مجلس برود ارتش دخالت خواهد کرد.

وی گفت: شاه به مصدق گفته بود جمعیت شما زیاد است ولی منسجم نیستید به همین دلیل کاندیدای شما پیروز نخواهد شد؛ پس از این سخن مصدق موجودیت «جبهه ملی» را اعلام کرد و همه گروه‌هایی که با این نظریه موافق بودند در جبهه ملی با او همکاری کردند و پیگیری نفت و انتخابات آزاد از اهداف جبهه ملی بود. در جبهه ملی گروه‌های ناهمگون متمرکز شدند اما اعلام کردند این جبهه ایدئولوژی منحصر به فردی ندارد و هر کس با دو هدف «نفت» و «انتخابات آزاد» می‌تواند وارد این جبهه شود بنابراین از مذهبیون تا ناسیونالیست‌ها وارد جبهه ملی شدند.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام عنوان کرد: آیت‌الله کاشانی به لرستان و پس از آن به لبنان تبعید شد و در لبنان آزادی عمل پیدا کرد و طی نامه‌ای به نواب صفوی ۸ نفر از جمله خودش را برای کاندیداتوری معرفی کرد که این افراد شامل مصدق، ملکی، بقایی، محمود نریمان، شایگان، آزاد و حائری‌زاده بودند.

وی اشاره کرد: پس از انتخابات «هژیر» وزیر دربار با نیروهای نظامی به مسجد سپهسالار حمله کرد و عده‌ای از مردم که پای صندوق‌ها برای حفاظت از آرا حضور داشتند را در اتاقی محبوس کرده و صندوق‌ها را به اداره فرهنگستان بردند؛ صبح آن روز اسامی ۸ نفر گفته شده از صندوق‌ها بیرون درنیامد و مصدق اعلام کرد که تقلب شده و به احمدآباد رفت، شهید نواب صفوی نیز اعلام کرد که در انتخابات تقلب شده و ما عکس‌العمل نشان می‌دهیم.

عبدخدایی اظهار کرد: شاه معمولاً روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم ماه محرم برای روضه به هیئت‌های مذهبی می‌رفت ولی ۱۲ محرم ۱۳۲۸ هژیر را به نمایندگی به مسجد سپهسالار فرستاد که مورد هدف قرار گرفت و کشته شد. در آن حادثه شهید امامی دستگیر شد؛ همان شب حکومت نظامی اعلام و امامی محکوم به اعدام شد؛ شهید نواب صفوی اعلامیه داد و عنوان کرد که خدایا این قربانی را از ما بپذیر.

وی اشاره کرد: در حالی که مصدق به احمدآباد رفته و کاشانی نیز در لبنان تبعید بود مردم اعتراض کردند و شاه به اجبار، انتخابات را مردود اعلام کرد و انتخابات تهران تجدید شد و در دور دوم مصدق، ملکی، آیت‌الله کاشانی، بقایی، محمود نریمان، شایگان، آزاد و حائری‌زاده به مجلس راه پیدا کردند.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام تصریح کرد: «منصور» نخست وزیر وقت نیز به آیت‌الله کاشانی تلگراف زد و عنوان کرد چون نماینده مجلس هستید ورود شما به کشور مانعی ندارد به همین ترتیب آیت‌الله کاشانی با تجلیل فراوان و استقبال مصدق وارد ایران شد. در مجلس شانزدهم مصدق رئیس کمیسیون نفت شد و در جایگاه رهبری سیاسی قرار گرفت شهید نواب صفوی نیز ادامه مبارزه را در دست گرفت.

وی افزود: ۱۱ اسفند ۱۳۲۹ در مسجد شاه گردهمایی بزرگی شکل گرفت که مصدق از اعضای جبهه ملی، شهید نواب صفوی از گروه‌های مذهبی و آیت‌الله کاشانی نیز از مردم برای شرکت در آن دعوت کردند من در آن سال‌ها ۱۴ سال داشتم و در این گردهمایی شرکت کردم؛ در ابتدا کرباسچیان مدیر روزنامه نبرد ملت و سپس شهید واحدی صحبت کرد. کلانتری ۹ عده‌ای از اوباش را فرستاده بود تا گردهمایی را بر هم بزنند و مدام میان سخنان شهید واحدی صلوات می‌فرستادند که واحدی گفت صلوات نفرستید و هرکس صلوات بفرستد را داخل حوض بیندازید، مردم اوباشی که مدام صلوات می‌فرستادند را به حوض داخل حیاط مسجد انداختند.

عبدخدایی ادامه داد: شهید واحدی در این گردهمایی گفت، نفت از آن ملت ایران است و باید ملی شود و سپس «رزم‌آرا» را تهدید کرد که اگر استعفا ندهد سرنوشت هژیر در انتظار اوست.

وی تشریح کرد: دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۲۹ آیت‌الله فیض از علمای آن روزگار رحلت کرد و دولت برای اینکه اعلام کند که مذهبی است روز چهارشنبه ۱۶ اسفند مراسم بزرگداشتی گرفت در آن روز تمام دست‌فروشان ناصرخسرو و بازار بزرگ را جمع کردند من هم دستفروش بودم ساعت ۱۰ رزم‌آرا وارد مسجد شد، من در دالان بودم که به یکباره صدای سه گلوله در صحن شنیدم عده‌ای کف زدند و عده‌ای نیز الله اکبر گفتند که مسجد به هم ریخت. کسی رزم آرا را مورد هدف قرار داده و به سمت بازار بزازها فرار کرده بود ظهر رادیو اعلام کرد نخست وزیر توسط فردی به نام «رستگار» مورد حمله قرار گرفت و با سه گلوله کشته شد؛ شب نیز اعلام کردند نام کسی که نخست وزیر را ترور کرده «طهماسبی» است؛ «طهماسبی» موقع دستگیری گفته بود با رفتن در بستر شهادت رستگار شدم به همین علت آنان فکر می‌کردند که نام «طهماسبی» «رستگار» است.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام متذکر شد: در همان شب خبرگزاری‌های غربی اعلام کردند که بنیادگرایان مذهبی «رزم‌آرا» را به‌خاطر نفت کشتند به همین جهت ۱۰ درصد شرکت بریتیش پترولیوم در تمام بورس‌ها تنزل پیدا کرد.

وی گفت: فردای آن روز روزنامه نبرد ملت نوشت؛ نواب اعلامیه داده و گفته است به دشمنان اسلام و ایران، غاصبین، شاه دولت اعلام می‌کنیم «طهماسبی» بر حسب انجام به فرمان خدا به وظیفه عملکرد است و اگر آزاد نشود دربار را کن‌فیکون خواهیم کرد؛ بنابراین فدائیان اسلام مسئولیت این ترور را برعهده گرفت.

عبدخدایی عنوان کرد: ۲۴ اسفند مصدق رئیس کمیسیون نفت مجلس ماده واحده‌ای تقدیم کرد و گفت به‌خاطر سعادت مردم ایران نفت در سراسر کشور ملی اعلام می‌شود. مجلس ۱۶ در انتخاب رزم آرا ۹۱ رأی موافق، ۵ رأی ممتنع و ۸ رأی مخالف داده بود؛ رزم آرا گفته بود ایران نمی‌تواند یک آفتابه بسازد چطور می‌تواند پالایشگاه بسازد که مصدق با این سخنان او مخالفت کرد. بعد از کشته شدن رزم آرا فضا تغییر کرد و همان مجلسی که به «رزم‌آرا» رأی اعتماد داده بود در ۲۴ اسفند در مجلس شورای ملی به ملی شدن نفت رأی داد و ۲۹ اسفند نیز مجلس سنا ملی شدن نفت را تصویب کرد.

وی بیان کرد: شاه فرمان نخست‌وزیری حسین اعلا را صادر کرد و «حسین اعلا» جایگزین «رزم‌آرا» شد؛ اردیبهشت ۱۳۳۰ نواب صفوی اعلامیه داد «حسین اعلا زمام‌داری یک ملت مسلمان در خور لیاقت تو نیست فوراً برکناری خود را اعلام کن»؛ اعلا پایان اردیبهشت ۱۳۳۰ استعفا داد. در این مدت مراوداتی بین فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی انجام شد، نظر جبهه ملی این بود که باقر کاظمی نخست وزیر شود و ادامه راه دهد در منزل آیت‌الله کاشانی، شهید سید عبدالحسین واحدی به آیت‌الله کاشانی گفت که بهتر است مصدق کاندیدا شود.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام بیان کرد: در مجلس پیشنهاد شد مصدق نخست وزیر شود، در آن زمان شاه دموکرات بود و می‌خواست ببیند نظر مجلس نسبت به وزیر چیست و سید ضیا هم می‌خواست نخست وزیر شود که مجلس نظر موافقی نداشت. جمال امامی نماینده طرفدار شاه پیشنهاد کرد که مصدق نخست وزیر شود، مصدق این مسئولیت را به شرطی پذیرفت که تا پایان دوره وکالتش وکیل باشد. مجلس به مصدق رأی داد و شاه حکم نخست وزیری مصدق را صادر کرد.

وی اشاره کرد: برای درک بهتر این موضوع به سخنرانی آیت‌الله طالقانی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ مراجعه کنید، آیت‌الله طالقانی در حالی که رهبران جبهه ملی و نهضت آزادی حضور داشتند گفت فدائیان اسلام یک اقدام انقلابی کردند و وکلای مردم به مجلس رفتند و دومین اقدام، ملی کردن نفت بود.

عبدخدایی در اشاره به اختلاف بین فدائیان اسلام و مصدق توضیح داد: علت اختلافی که بین فدائیان اسلام و مصدق به‌وجود آمده بود به یک جلسه‌ای که قبل از ترور «رزم‌آرا» در منزل حاج محمود آقایی در خیابان ایران تشکیل شده بود بازمی‌گشت، رهبران جبهه ملی، شهید نواب صفوی را به این جلسه دعوت کردند؛ بهائی، حسین مکی، سید محمود نریمان، سید علی شایگان، عبدالقدیر آزاد و ابوالحسن حائری‌زاده نیز در آن جلسه شرکت کردند و دکتر فاطمی به نمایندگی از دکتر مصدق در جلسه حاضر شد و گفت من اصالتاً از طرف مصدق و نیابتاً از طرف خودم آمدم. در این جلسه اعضای جبهه ملی به شهید نواب صفوی گفتند اگر شما «رزم‌آرا» را از میان بردارید ما دولت اسلامی تشکیل می‌دهیم. شهید عراقی گفته بود که در این جلسه پشت قرآن امضا کردند.

وی ادامه داد: مصدق پس از نخست وزیری صحبتی از دولت اسلامی نکرد حتی شهید نواب صفوی دستگیر شده و به زندان قصر رفت و مصدق با نواب ملاقات کرد که نواب گفت درخواست ما حکومت و دولت اسلامی است.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام عنوان کرد: آیت‌الله کاشانی نزد مصدق رفت و گفت که فدائیان اسلام درخواست دولت اسلامی دارند و مصدق گفت من آخرین دولت نخواهم بود. درخواست دولت اسلامی خود را برای دولت بعد از من بگذارند. در حالی که فدائیان اسلام ‌گفت کشته شدن «رزم‌آرا» و روی کار آمدن مصدق برای تشکیل حکومت اسلامی است.

وی گفت: اختلاف بین مصدق و فدائیان اسلام تا بهمن ۱۳۳۱ ادامه داشت که در آن زمان شهید نواب صفوی آزاد شد و این شهید اعلام کرد دوره فطرت خود را آغاز کرده است و اعلام کرد «از برادرانم می‌خواهم فقط به تبلیغات اسلامی بپردازند». در این موقع بین مصدق و شاه اختلاف افتاد و شهید نواب صفوی معتقد بود که شاه دولت اسلامی نمی‌خواهد و مصدق نیز اعتقادی به دولت اسلامی ندارد بنابراین سکوت را در پیش گرفت و هیچ اقدامی نکرد.

عبدخدایی تصریح کرد: مصدق هم به دادگاه لاهه رفت و در آمریکا متوجه شد که جایگاه اجرای سیاست موازنه منفی درست نیست چون مصدق در نامه‌ای که به رئیس‌جمهور آمریکا نوشت و از آنان درخواست همکاری کرد؛ وقتی همکاری نکردند مصدق جمله زیبایی گفت «خوب است بر سر در وزارت خارجه آمریکا نوشته شود اینجا کنسولگری انگلیس است».

وی خاطرنشان کرد: مصدق وقتی به ایران بازگشت حزب توده را آزاد گذاشت، این حزب قرار بود در ابتدا علیه مذهب ننویسند اما دستشان باز شد و نظریه مارکس و انگس را در حوزه‌های حزبی تدریس کردند. مصدق تلاش داشت به غرب بگوید اگر شما از ما حمایت نکنید دولت شوروی از ما حمایت خواهد کرد.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام خاطرنشان کرد: رسانه و امکانات زیادی در اختیار حزب توده قرار داشت؛ مصدق در این مرحله نیروهای مذهبی و مراجع تقلیدی همچون آیت‌الله بروجردی را از دست داد و بنابراین انگلیس و آمریکا علیه مصدق متحد شدند چون فکر کردند که حزب توده مسلط خواهد شد.

وی گفت: مصدق زمینه‌های مردمی خود را از دست داد در حالی که خودش خبر نداشت و توطئه‌ای توسط آمریکا و انگلیس فراهم شد تا مصدق را کنار بگذارند و آیت‌الله کاشانی نامه‌ای به مصدق نوشت که جریانی در خارج در حال انجام است تا شما را ساقط کند و مصدق در پاسخ گفت که من به مردم اعتقاد دارم در حالی که مردم اعتمادی به دولت ملی نداشتند.

عبدخدایی متذکر شد: گفته شده است در کودتا یک میلیون دلار خرج شد که ۳۰۰ هزار دلار آن برگشته است و با ۷۰۰ دلار که پایگاه مردمی داشت را ساقط کردند، این طور بود که ۲۸ مرداد به وجود آمد، اتفاقی که جبهه ملی از آن با عنوان کودتای ۲۸ مرداد و طرفداران شاه از آن با عنوان قیام ملی ۲۸ مرداد یاد کردند.

دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام در پایان گفت: ناظرانی که به تاریخ نگاه می‌کنند می‌گویند نه کودتا و نه قیام ملی بود بلکه اشتباهات مصدق موجب آن شد و شاه از اختیارات قانون اساسی خود استفاده کرد.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها